سوره کهف[18]
این سوره در مکه نازل شده
و 110 آیه دارد.
این سوره با انذار و تبشیر
دعوت میکند به اعتقاد حق و عمل صالح هم چنان که از دو آیه اولش هم بوی این معنا
استشمام میشود. و نیز از آیه آخر سوره که میفرماید" فَمَنْ کانَ یَرْجُوا
لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ
أَحَداً".
و در این سوره مساله نفی
فرزند داشتن خدا مورد عنایت و توجه زیادی واقع شده است نظیر اینکه میبینیم تهدید
و انذار را به کسانی اختصاص میدهد که برای خدا فرزند قائل شدهاند، یعنی بعد از
آنکه میفرماید:" لِیُنْذِرَ بَأْساً شَدِیداً مِنْ لَدُنْهُ" مجددا
میفرماید:" وَ یُنْذِرَ الَّذِینَ قالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَداً".
پس در این آیه روی سخن با
دوگانه پرستان است، که قائل به فرزندی ملائکه و جن و مصلحین بشر برای خدا هستند، و
همچنین خطاب به نصاری است که قائل به فرزندی مسیح برای اویند. و بعید نیست که روی
سخن به یهود هم باشد، چون خود قرآن از یهود نقل کرده که گفتهاند" عزیر پسر
خدا است".
و بعید نیست کسی بگوید که
غرض از نزول این سوره بیان سه داستان عجیب است که در قرآن کریم جز در این سوره ذکر
نشده، یکی قصه اصحاب کهف و دیگری داستان موسی و آن جوانی که در راه به سوی مجمع
البحرین دیدار نمود، و سوم حکایت ذی القرنین، و آن گاه از این سه داستان در غرض
سوره که اثبات نفی شریک و تشویق بر تقوی و ترس از خدا است استفاده کند.
و این سوره به طوری که از
سیاق آیاتش استفاده میشود در مکه نازل شده است. اما بعضی از مفسرین آیه" وَ
اصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ ..." را از مکی بودن
استثناء کردهاند .